کتاب ” دنیایی که من می بینم ” شامل همه مطالب عنوان ها و خطابه ها و سخنرانی های آلبرت اینشتین نیست بلکه منتخبی از آنهاست . بخاطر یک نتیجه مخصوص و معین یعنی نشان دادن قیافه واقعی این مرد .
امروز اینشتین علیرغم تمایل خود به گرداب هوس های سیاسی و در جریان تاریخ معاصر کشیده شده . در نتیجه این مرد با مسائلی روبرو میشود که همه مردان بزرگ تاریخ با آن ها مواجهه می گردند . ولی متأسفانه شخصیت و عقاید او به شکل مسخ شده ای به جهانیان نمود شده است .
علت اصلی انتشار این کتاب آنست که قبل از این که آن مطالب در ذهن مردم جای بگیرد ، این مرد را آن طور که هست بشناساند.
در بُرشی از کتاب ” دنیایی که من می بینم ” آمده :
این خدا بخشنده و مهربان است . حفظ می کند . کائنات را بر سر پای می دارد . پاداش و جزا به مخلوقات خود می دهد . خدائیست که نسبت به وسعت دید معتقدینش دوست می دارد . زندگی و قبیله و نژاد را حفظ می کند .
تسلی دهنده در آرزوهای سرخورده و خواهش های اقناع نشده است . خدائیست که ارواح مردگان را از فساد و تباهی در امان می گیرد . این زمینه ” عقیده ” اجتماعی یا اخلاقی ” خدا ” است .
کتاب مذهبی یهودیان ، تکامل از مذهب ، ترس به مذهب اخلاقی را به عالی ترین صورت تصویر می کند . آن تصویر در انجیل عهد جدید ادامه می یابد . ولی مذاهب ملل متمدن شرق اصل معنوی و متکی به اصول اخلاقی است . تکامل از مذهب ترس به مذهب اخلاق قدم بزرگی در زندگی ملل است .