اين پژوهش از نوع رابطه ( همبستگی ) مي باشد. در پژوهش ، پژوهشگر دسته ای از اطلاعات مربوط به سبک فرزند پروری والدین و سلامت عمومی فرزندانشان را در اختیار دارد ، اين روش براي بررسي رابطه بين سبک فرزندپروری والدین و سلامت روانی فرزندانشان ميباشد . جامعه آماري اين پژوهش والدین و فرزندان آنها در شهرستان دزفول و نمونه اين تحقيق مشتمل بر 100 نفر از والدین به همراه فرزندانشان در شهرستان دزفول است ، كه براي انتخاب آنها از روش نمونه گيري تصادفي استفاده گرديد. ابزار اندازهگيري و انجام پژوهش پرسشنامه سلامت عمومی داراي 28 سؤال 4 گزينهاي شامل گزينه هاي (اصلا، در حدمعمول، بیش از حد معمول، به مراتب بیشتر از حد معمول) ميباشد. این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس شامل: علائم جسمی( سؤالات 1-7)، آزمون اضطراب و بی خوابی( سؤالات 8-14)، اختلال کارکرد اجتماعی( سؤالات 15-21) و آزمون افسردگی( سؤالات 22-28) همچنین پرسشنامه سبک فرزند پروری دیانابارمیند(1972) داراي 30 سؤال 5 گرينهاي شامل گزينه هاي ((کاملاً موافقم، موافقم، نسبتاً موافقم ، مخالفم ،کاملاً مخالفم) هم مورد استفاده قرار گرفته است . در پژوهش حاضر با استفاده از روش آلفاي كرونباخ مقدار پرسشنامه سلامت عمومی برابر 80/0 ، پرسشنامه سبک فرزندپروری برابر 72/0 شده است و چون از مقدار 7/0 بيشتر است پس ميتوان ادامه تحقيق را با نمونه بيشتري از جامعه با نتايح لازم مطلوب دانست . به منظور تجزيه و تحليل داده ها در اين تحقيق از روشهاي آماري با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش این است که بين سبک فرزندپروی مستبدانه و سلامت عمومی به طور کلی رابطه ی منفی معنادار وجود دارد. يعني نتيجه ميگيريم كه سبک فرزند پروری مستبدانه با عدم سلامت عمومی رابطه دارد. پس فرضیه اصلی پژوهش بين سبک فرزند پروری مستبدانه و سلامت عمومی رابطه ی منفی معنادار وجود داردو تأييد ميشود .