دانلود تحقیق مديريت در بازار جهاني و اقتصاد (استراتژيهايي براي اقتصاد پويا) 205 ص فرمت WORD
مقدمه
امروزه كشورهاي جهان در زمينه صنعتي ، توليدي و بازرگاني چنان به همديگر پيوند يافته و اثر پذير شده اند ، كه هيچ كشوري نمي تواند برون از چارچوبه شيوه هاي پيشرفته مديريت ، كه جنبه استراتژيك يافته در در پهنه بازارهاي جهاني كالاهاي توليدي خود را با سودبري به فروش رسانده و با توليد كنندگان ديگر كشورها بويژه پيشرفته كه از تكنولوژي ، كار آوري ، مديريت و راهبردهاي برتر برخوردار ند. به رقابت پرداخته و در اين رقابتگري ، كمابيش با كاميابي روبرو شود البته كشورهاي روبه رشدي مانند ايران از امكانات و منابع معدني ، كشاورزي و صنعتي و نيروي انساني كاري ، كارآمد و هوشمند برخوردار است ( و وجود همين امكانات و منابع سبب مي شود كه بسياري از كاستي ها و كمبودهاي تكنولوژيكي را كه در مقايسه با كشورهاي پيشرفته صنعتي دارد جبران كند ) توانايي آن را دارند كه در پهنه بازارهاي جهاني خود كفايي كرده و جايگاه شايسته اي بدست آورند . كاميابي در پهنه بازارهاي جهاني بيش از هر چيز نياز به شگردها ، ريز بيني ها و نكته سنجي هايي در همه زمينه هاي بهره برداري ، توليد و بازار يابي ، فروش و نوآوري دارد كه امروزه روي هم رفته مديريت استراتژيك خوانده مي شوند، دانستن شگردها روال ها و آيين نامه هاي بازي در بازارهاي درونمرزي و برونمرزي، پيش نياز هر گونه فعاليت اقتصادي و توليدي مي باشد توليد نمي تواند بدون آگاهي از معيارها و نسخه ها ، انگيزه ها و خواستهاي روز بازار با موفقيت و سود آوري همراه شود هم اكنون مديريت استراتژيك وتوليد ( در هر زمينه اي باشد ) عاملهاي گوناگوني را مورد توجه دقيق و وارسي پيوسته قرار مي دهد ، كه مهمترين آنها عبارتند از : امكانات دستيابي به منابع مورد نياز براي توليد ، بهاي تمام شده كالا با كيفيت بالا ( با توجه به هر طبقه از خريداران) ، امكانات و بهاي فروش كالا ( قدرت جذب بازار ) امكان رقابت و پا برجاماندن در يك كار توليدي معين در مديريت استراتژيك ، افزون به كارايي و كار آمدي توليد و فروش كارايي و در كار آمدي در خريد مواد خام يا نيمه ساخته و يا ابزارها و دستگاههاي مورد نياز براي توليد ( مديريت خريد ) هم اهميتي فراوان دارد . هر سازمان توليدي بايستي به خوبي بداند كه مواد و دستگاههاي مورد نياز خود را چگونه و از چه جاهايي خريداري كند و در اين زمينه داراي چه امكانات و چه محدوديت هايي مي باشد .
بي گمان مديريت در همه دستگاهها و سازمانها نمي تواند يكسان باشد ، زيرا سازماني ويژگي خود را داراست و در محيطي معين و با هدفي ويژه به كار مي پردازد ، جو دروني و بويژه بروني هر دستگاه توليدي كمابيش با دگرگوني هاي پيوسته يا گسسته روبرو مي شوند … مانند قانونگذاري ، دگرگوني شرايط اقتصادي ، اجتماعي يا سياسي با پيشرفتهاي تكنولوژيكي و نوآوري با دگرگونيها در روال زندگي يا سليقه خريداران و مصرف كنندگان .
انسان قرن بيستم در فضاي يك جامعه سازماني زندگي مي كند و سرنوشت او با سرنوشت سازماني جامعه همسو شده است بعلاوه متفكران بي شماري بر اين عقيده اند كه عملكرد سازمانها موجب بيگانگي ، انزوا و بطالت سازمانها و انسان سازماني شده و انسان در مواجهه با معضلات پيچيده اي كه امروزه گريبانگير اوست ، نه تنها انعطاف ، خلاقيت ، مسووليت و همدلي از خود نشان نداده ، بلكه خشك و بي روح و بي اعتنا نيست به جامعه مخدوم خود به حركت ادامه داده است و جالب توجه اين كه اين قضاوتها تازگي ندارد .
بعضي معتقدند كه وجود سازمانهاي بزرگ ضرورت زندگي امروزه است و گريزي از آن نيست و اين ضرورت ، ابعاد سازمانها ، مقررات ، انضباط ، سلسله مراتب و اطاعت را براي كاركنان و نوبت رابطه غير شخصي را براي مراجعان ايجاب مي كند .
ديگران معتقدند كه نارضايتي عمومي مردم ، عدم تحقق هدفهاي سازماني و بي اعتنايي سازمانها و مديران سازماني به افكار عمومي و همچنين درگيري و رقابت با هم پيمانان و رقبا و بحران هاي پي در پي موجب بي اعتمادي عمومي شده و همراه با خود بيكاري ، گراني ، تورم ، نا امني ، فساد ، نزاع و تجاوز به بار آورده است كه مطلوب طبع، طبع جوي انسان نيست . آيا مدير بايد به چنين شرايط سهمگيني كه بعضاً يا عمدتاً حاصل عملكرد اوست بي اعتنا باشد ؟ مراكز آموزش مديريت و محققان و نظريه پردازان مديريت چه وظيفه اي به عهده دارند ؟ هدايت سازمان به صراط مستقيم و در جهت رستگاري انسان شاغل و انسان مصرف كننده و امنيت ملي و نظام اجتماعي به عهده كيست ؟ آيا بين مديريت دولتي و مديريت خصوصي از اين جهات تفاوت ماهوي وجود دارد ؟
در اينكه نقش مديريتهاي تخصصي – همچون مديريتهاي مالي ، توليد ، فروش ، تحقق مهندسي و .. در سازمان حائز اهميت است ، سخني نيست و اينكه مديريتهاي تخصصي سهمي از هدايت عمومي را نيز به عهده دارند ، انكار ناپذير است ، ولي هماهنگي تخصصها تعيين جايگاه هر يك به اقتضاي نشيب و فرازي كه سازمان در طي طريقي به سوي هدف با آن مواجه مي شود و سكانداري كل سازمان وظيفه اي ممتاز و مشخص است كه فقط در قلمرو مديريت عمومي به معناي اخص – كه در اين نوشته به نام مديريت استراتژي مطرح مي شود قرار مي گيرد .
ايران اسلامي در مظلوميتي كه در طي عمر در قبال جبهه متحد استكبار بر جهاني و عوامل آن متحمل شده مستحق توجه ، مجاهدت و ايثار محققان و استادان مديريت است كه براي معضلان آن به طور جدي چاره جويي كنند . انبوه منابع مديريت در سطح جهان، نوآوريهاي بيشماري كه مبتني بر الگوهاي ژاپني ، سوئدي و آلماني مد روز شده و تازه هايي كه محققان خستگي ناپذير اين رشته در سراسر جهان ارائه مي دهند نتوانسته است جوابگوي بحران مديريتي باشد كه شرق و غرب و شمال و جنوب را در نورديده است . مديران خوش خيال ديروزين در كشورهاي استكباري كه بر بال ابرها بازارهاي جهان را در قبضه خود مي ديدند ، امروزه نگران ، مضطرب و بسياري ورشكسته ، در وحشت آينده اي هستند كه عوامل آن روز به روز از دسترس آنها دور تر شده ، متلاطمتر و تاريكتر مي نمايد ، آيا متفكران ايران اسلامي در پرتو مفاهيم تكليف ، تقوا ، تزكيه ، عروج به اوج ملكوت و استقرار حكومت حق در جستجوي روز نه يا دريچه اي براي نجات سازمان و انسان سازماني و انسان سر گردان امروزين هستند ؟ آيا در اين زمينه جستجو خود را محصور به محدوده نيست خود مي بينند با آنكه گامهايي پرصلابت و پر شهامت بر مي دارند كه در يك مسير آزمايش و خطا به دستاوردهاي كار آمد نايل آيند ؟