نور در معماری سنتی و مدرن
مقدمه
زیبایی که به چشم میآید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک میگردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است دیده میشود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث میشود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شیء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن میتواند در مباحث زیباییشناسی و هنر جایگاه ویژهای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که میتوان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهرهگیری از نور طبیعی به خود اختصاص میدهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمینکنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح میباشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران نمونههایی بسیار بدیع و منحصربهفرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها میتوان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم میتوانیم با این نمونهها آشنا شویم.
نور در معماری سنتی ایران
نور جدا از نقشی که در جهت روشناییبخشیدن به داخل ساختمان به عهده دارد در ارتباط با تزئینات معماری اسلامی نیز حائز اهمیت است.چون تزئین در معماری ایران در تمام ادوار صرفنظر از دقت و ظرفت آن،نمودار روشنی و شادی نیز میباشد.هنرمند اسلامی در تزئینات بنا از عناصری استفاده میکند تا بتواند به هدف نورپردازی خود جامه عمل بپوشاند،از جمله استفاده از مقرنس که گونهای جلب و پخش نور به درجات دقیق و باریک است.
حتی استفاده از رنگهای ویژه در امر روشنایی بنا مؤثر است و با توازن و هماهنگی رنگهاست که به نقش و جایگاه آن در روشنایی و شفافیت بنا پی میبریم.بعضی از نویسندگان با بررسی منشاء و نقش نور در معماری اسلامی،نور را نمادی عرفانی میدانند و معتقدند معمار مسلمان میکوشد هرمادهای را که به کار میگیرد و شکل میدهد،لرزش و ارتعاش نور در آن اثر بگذارد.به علاوه نور دیگر عوامل تزئینی را نیز بهتر مینمایاند و به طرحها حیات و جان میبخشد.فاکتورهای معماری در بناهای اسلامی شکل یافته با بازی نور و سایه،انعکاس و انکسار در آنها بوجود میآید.از جمله استفاده از کف و دیوارهای صیقلی برای جذب و بازتاب نور،استفاده از مقرنس برای گرفتن، شکستنو پخش نور،گنبدهایی که بر حسب ساعات مختلف روز و شدت و ضعف نورچرخان به نظر میآیند،سردردهایی که نور خورشید از تزئینات گچی آنها میگذرد و به آنها شکل میدهد، حتی آینهها و کاشیهای درخشان و براق،چوبهای مذهّب و مرمرهای صیقلی که همگی میدرخشند.
نور و روشنایی
مقدار نور مورد احتیاج ما در فضاهای مختلف تفاوت میکند و بستگی به نوع استفاده از فضا و کارکرد آن دارد.بعضی از فضاها احتمالا در روز و یا فقط در شب مورد استفاده قرار میگیرند،لذا میبایست این مسائل را در موقع انتخاب نور برای فضای مورد نظر مورد توجه قرار داد،مقدار تابش نور خورشید را میتوان توسط پرده،نوع شیشه و بزرگی و کوچکی پنجره تنظیم کرد.ساعات تابش نور خورشید در روز،معین است و تغییری در ساعات تابش و جهت آن نمیتوان داد،ولی نور مصنوعی را میتوان به طور دلخواه در جهتهای مختلفی تنظیم کرد که در ساعات مختلف قابل استفاده باشد.
نور طبیعی در روز مهمترین منبع روشنایی بشمار میرود. زاویه تابش و تراکم نور خورشید بنا به حرکت وضعی و گردش انتقالی زمین در نوسان است.نور طبیعی گرچه حاصل درخشش آفتاب است،اما در حقیقت از سه منبع مختلف به فضای داخلی رخنه میکند.خورشید،آسمان و زمین،اشعهء مستقیم خورشید بنا به ساعت،روز،زمان،سال و موقعیت پنجرهها و روزها ممکن است برای مدتی کوتاه به درون ساختمان نفوذ کند.شواهد عینی مبنی بر حضور آفتاب،یکی از ضروریتهای زیستی است تا آنجا که نور خورشید فعالیتهای معمول را مختل نکند حضور آن در ساختمان با استقبال مواجه میگردد.حرکت انتقالی زمین، اختلالهای شدید نوری بوجود میآورد که میزان آنرا میتوان با انواع سایهبانها یا پرده تنظیم نمود.ابعاد و موقعیت نورگیرها با توجه به عملکرد فضای داخلی مشخص میشود.یک محل مسکونی ممکن است دارای پنجرههای بلند،کوتاه،عریض و یا نورگیرهای سقفی باشد.چنین تنوعی در موقعیت و اندازه پنجرهها به خاطر گریز از یکنواختی ایجاد نمیشود بلکه برای تولید سایهروشنهای مناسب به منظور جلوه دادن به بافت،رنگ و شکل بوجود میآیند.
نور مصنوعی:هدایت و تنظیم نور مصنوعی توسط عواملی موسوم به عوامل نوری صورت میپذیرد این عوامل که مشتمل بر انواع چراغها و سیستمهای روشنایی هستند که ابزار اصلی نورپردازی را تشکیل میدهند.
تاریخچه بهرهگیری از نور طبیعی
دانستن روند بهرهگیری از نور خورشید به اندازه روند شکلگیری مصالح و یا شکلهای مختلف زیربنایی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم میباشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سدهء سوم هزاره چهارم ق.م میباشد که در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیوارههای خارجی استفاده میکردند.در شهر سوخته از هزارههای سوم و دوم ق.م از روی آثار خانههایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان استنباط کرد که هراطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بودهاند،در دوره عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونهای از پنجرههای شیشهای بدست آمده که شامل لولههایی از خمیر شیشه میباشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای میگرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.از جمله کهنترین مدارک و نمونههای در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعههای مادی در آثار دور شاروکین یافت.از روی نقشبرجسته آشوری میتوان روزنههایی را که بر روی برجها ساخته شدهاند تشخیص داد.
در دوره هخامنشی در تختجمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنهاه اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخها بالای درها و حتی بامها،روزنها و جامخانههایی داشته وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آنها را چگونه چند جفت در که اغلب بسته بوده روشن میکرده است؟
در اصل از خصوصیات سبک پارسی،تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمانهاست.در این دوره از اصل اختلاف سطح،جهت جذب نور بداخل استفاده میشد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفگانگ معلوم شده که انحراف زوایای بناهای تختجمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که بوسیله ایجاد سایهروشنهای گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه میداده مکانهای مورد نیاز برای زیستن را بصورتی بسازد که در فصول مختلف سال هرخانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید.از نورگیری یبناهای اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست ولی سرپرسی سالیکس در مورد کاخ هاترا میگوید:تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی بودهاند.ارتفاع آنها مختلف و نیز روشنایی آنها از دهنه و هلالهایی بوده که به سمت مشرق باز میشدند.از روی تصویر بازسازی شده که نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان میدهد این احتمال را ممکن میسازد که اشکانیان از این روش برای نورگیری بنا استفاده میکردند.ساسانیان تمایل به نشان دادن تضاد بین سایه و روشنایی داشتهاند و این امر در تمام بناهای آنها مشهود است.نوک گنبدهای بناهای چهارطاقی آنها بصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج
داشتهاند.ایوان کرخه در خوزستان،طرز نور گرفتن از طاق را برای اولین بار نشان میدهد،البته در بناهایی که طاق ضربی داشتند معمولا تامین نور از آن قسمتهایی بوده که سقف مسطح داشتهاند.
روش استفاده از طاق گهوارهای که از انواع طاقسازیهای عصر ساسانی است به معمار اجازه میداد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تامین کند.
طریقه نورگیزی یاز جامخانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدتهای بسیار بعنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای این معماری میشود میبینیم که در روی گنبد روزنههایی با حفره هایی تعبیه میکردند که احتمالا برای پوشش آنها از شیشه استفاده میکردند،تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمّال جهت تحمل بار گنبد استفاده میکردند تنها از روزن وسط گنبد یا از روزنههای تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده میکردند.
اما پس از آنکه باز سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.
عناصر نورگیری در معماری سنتی
این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار میگیرند،گروه اول به عنوان کنترلکنندههای نور مانند انواع سایهبانها و دسته دوم نورگیرها.
گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم میشوند:دسته اول آنهایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته دوم آنهایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند مثل پرده.
عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح میشوند نامهای مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از:روزن،شباک، در و پنجره مشبک،جامخانه،هورنو،ارسی،روشندان، فریزوخوون،گلجام،پالکانه،فنزر،پاجنگ و تهرانی.در مقابل عناصری مانند رواق،پرده،تابش بند،سایهبانها،سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.علاوه بر این موارد عناصری مانند شباکها،ضمن نورگیری نقش کنترل آنرا نیز به عهده دارند.
کنترلکنندههای نور
رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون میدارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور میدهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتابشکن تیغههایی به عرض 6 الی 18 سانتیمتر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را میساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی میکشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه میگفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل میکردند.
سایهبانها:ایجاد سایه بر روی پنجرهها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظهای کاهش مییابد.سایهبانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی داشته باشند.کارایی سایهبانها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایهبانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایهبانهای طبیعی مثل درختان تقسیم میشوند.
سرادق:سایهبان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده میشد و بدینترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا میشد.
ساباط:کوچهای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سردسیری به چشم میخورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط میگذاشتند.
پرده:استفاده از پردههای ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده میشد.این پردهها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یکلا و دولا استفاده میشدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجرهها وارسیها نصب میشد.بالا کشیدن این پردهها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آنها را یکنواخت جمع کرده است چون این پردهها معمولا ضخیم و سنگین بوده
و غیر از این نمیشد آنها را بالا کشید.
نورگیرها
شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب میکرده که ساختمان علاوه بر دو پنجره،پردهای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجرههای چوبی یا گچی و پرده محفوظ میشد و بیرون آنرا با شبکههای سفالی یا کاشی میپوشاندند،این شبکهها شدت نور را گرفته و نور ضعیفتری از لابهلای آن ایجاد میشود.انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک میکرد.ضمنا علیرغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.
در و پنجرههای مشبک
پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود.پنجرههای مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد میکند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را میگیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج میشود.طرحهایی که در ساختن پنجرههای مشبک به کار برده میشود اغلب به گونهای است که نور داخل اتاق را تنظیم میکند.پنجرههای مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل میکنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل اتاق عبور میدهند.گاهی برای در و پنجرههای مشبک شیشه نیز به کار برده میشود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته میشود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز میشد.
روزن
روزن و پنجره را نمیتوان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را میتوان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار میرفته است.به عبارت دیگر روزن به سوراخهایی اطلاق میگیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه میشده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته میشده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطهای دیگر نور کافی برای هشتی تامین میشد،در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.
ارسی
ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا میرود و در محفظهای که در نظر گرفته شده جای میگیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای سردسیری دیده میشود.نقش شبکهای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.
جامخانه
در کلاله گنبدها و کلمبههای گرمابهها و غلامخانهء رباطها و رستهها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه سفالین به صورت قبه یا کپهء برجستهای درآمدهاند.در این قسمت حلقههای سفالین را در کنار هم چیدهاند و در زمستانها جامهای گرد شیشهای مانند ته قرابه در میان حلقهها کار میگذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمیدارند،امروزه هم برای روشنایی سرپوشیدههایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسبترین وسیله است و بر فراز بام گرمابهها جای خود را حفظ کرده است.
هورنو
به نورگیر بالای سقف گفته میشود.چون در نزدیکیهای تیزهء گنبد امکان اجرا به صورت بقیهء قسمتها میسر نیست.لذا در نزدیکیهای تیزه،سوراخ را پر نمیکنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد.مثلا در پوشش بازارها اکثرا سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.
روشندان
در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی،معماران در قسمت«خورشیدی کاربندی»روزنهایی ایجاد کردهاند که عبور نور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر میساخته است و به آن روشندان میگویند.روشندانها معمولا به شکل یک کلاهفرنگی بوده و عمود سنندج،خانه آصف وزیری،دوره قاجاریه ارسی با شبکهها شیشهای
بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته میشوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده،بعضی از آنها زمینه چندضلعی دارد،مثل روشندان حوضخانه کاخ هشتبهشت اصفهان.
فریز و خوون در ساختمان:
خوون یک نقش تزئینی است که با تکههای آجر تراشیده و موازییک آنرا پدید آوردهاند،آنگاه روی آنرا با خاک و سریشم و رنگهایی که در آب حل کردهاند به رنگهای گوناگون رنگرزی میکنند و در پیشانی ساختمان،میانه ستونها و«فریز در»چیده میشود.برای ورود روشنایی و هوا به اتاقها لوحههای گچین را سوراخ کرده و نقشهایی پدید آورده و آن لوحهها را در بالای درها و پنجرهها مینشانیدند.
گلجام
شیشههای کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار میگذاشتند و آن را در بالاترین قسمت اطاق تعبیه میکردند تا نور رسانی به داخل بنا را تامین کند.به شبکه گچی و آلات شیشهای که در بالای در استفاده میشد،نیز گلجام میگویند.
پالکانه
به پنجرههای پیشآمده در ایوان یا بالکنی که طرارفش پنجره باشد پالکانه میگفتند.بعضی از پالکانهها به صورت پنجرههای بیرون زده از نمای اصلی ساخته شده و با شیشههای کوچک تزئین شدهاند.
پاچنگ
پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمیرسد.
پاچلاقی
ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز میشود و بقیهء آن به صورت پنجره باقی میماند.
باجه
نوعی پنجره است.
تهرانی
تالار رو به آفتاب که ارسی داشته باشد.
سنگ مرمر
استفاده از اینگونه سنگ برای نورگیری در بنا و شبستانهای زیرزمینی به علت فقدان نور صورت میگرفت و قسمتی از سنگ فرش حیاط از سنگ مرمر بود تا نور وارد شبستان در زیرزمین شود.
کاربندی و مقرنس
در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنایی فضا از طریق سقف انجام میشود.نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن مینماید.کاربندی و مقرنس به غیر از زیبایی برای بهرهگیری هرچه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده میشود.بدینترتیب که موجب میشود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه میدهد،در این صورت در داخل بنا روشنایی یکنواخت و غیر متمرکزی خواهیم داشت.که حجم بیشتری را در بر میگیرد.
نقش هشتی در نور رسانی به بنا.
بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون میبایست نور شکسته شود،تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی از نظر وارد شوند نداشته باشد.یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور،هشتیهای ورودی ه