این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
فهرست مطالب:
مقدمه 1
در آمدي بر علي(ع) 9
فصل اول 9
«پيرامون علي(ع)» 9
پرورش نور 12
شخصيت علي(ع) 21
فصل دوم 32
«گنج خفته» 32
گنج خفته 33
تراژدي سقيفه 39
فصل سوم 61
«حكومت خير» 61
چگونگي بازگشت 62
اخلاق سياسي در انديشه امام علي(ع) 74
اخلاق سياسي در رفتار امام علي 90
نامه اي معرف شخصيت 95
دستگاه سياسي از ديدگاه امام علي(ع) 102
ارزش ها در جنگ 110
فصل چهارم 119
«ديروز ،امروز ، فردا» 119
ديروز، امروز، فردا 120
جمع بندي و نتيجه گيري 131
آنچه گذشت ... 131
پيامي براي سياستگذار امروز! 135
سخن آخر 139
فهرست منابع 146
مقدمه:
خداوندا، سپاس تو را همچنانکه خود را سپاس گفته ای و برتر از آنچه هر گوینده ای گوید، هستی. خداوندا! درود و سلام فرست بر برترین آفریدگان، آنکه او را به حق بر انگیختند، تا بیم دهنده ی جهانیان باشد (محمد بن عبدالله و بر امامان راهنما از خاندان پاک او.)
خداوندا! توفیق ده تا برسیم به آنچه که از خشنودی تو آرزو داریم و در راه های نزدیکی جستن به خویش یاریمان ده و گام هایمان را استوار کن تا پیرو راه یاوران تو باشیم[۱]. خداوندا! ما را یاری فرما که با استفاده از نهج البلاغه، این راه نور و هدایت در زندگانی خود موفق شویم و به آنچه تو از ما انتظار داری، دست یابیم.
خداوند قرآن را بر پیامبر فرستاد و وی به مردم آموخت و علی(ع) با استفاده از آن آموخته ها و علم بی پایانش، نهج البلاغه ای نوشت که مانند آن هرگز دیگر نخواهد آمد.
زیرا سه فصل زندگی آن حضرت، مکتب و وحدت و عدالت بود و مذهب او رهبری و برابری بود و فداکردن همه مصلحت ها در پای حقیقت از رفتار ایشان می باشد. رسول خدا(ص) فرمود: هر کس با دوستی آل محمد(ص) بمیرد، شهید و آمرزیده شده و با توجه و با ایمان کامل مرده است.[۲]
پس بهترین وسیله ی تهذیب نفس، محبت اهل بیت می باشد. ما از خدای منان توفیق جستیم و بر آن شدیم تا مقاله ای به مضمون :” ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه ی حضرت علی(ع)“ به ساحت مقدس الهی و همچنین امام زمان (عج)، تقدیم نماییم. این کار به طور کلی چندین هدف داشت. اول ان بود که مورد قبول درگاه الهی و رضای او هر چه بیشتر قرار گیریم زیرا بدون رضای خدا و توکل به سوی او، هر کاری ناقص و به اصطلاح ابتر می باشد. لذا سخنی که پیرامون زندگی علی(ع) است و همه اش صحبت از حق و خدا بوده است، اگر با یاد خدا و توکل به او و هدف نزدیکی هر چه بیشتر به خود او صورت نگیرد! اصلا سزاوار نمی باشد.
و دوم انکه به عنوان یک بندهی خدا، توانایی و استعداد خود را صرف شرح مختصری بر زندگی حضرت علی(ع) کرده باشم. که نزدیکی به اهل بیت، بهترین راه تهذیب نفس است و تهذیب نفس موجب قرب الهی و خشنودی او می شود.
سوم این بود که یک بار دیگر زندگی حضرت علی(ع) را مرور نماییم و بیشتر، رفتارهای ایشان را که مربوط به سیاست و حکومت آن زمان می شود، مورد بررسی قرار دادیم و ارزش هایی را که امام علی(ع) در برخورد با حکومت(حکومت خود و یا دیگری) حال در زمان رسول خدا، حال بعد از سقیفه و خلفای سه گانه و حال در زمان حکومت طلایی خود مورد توجه قرار دادند، تحت عنوان ارزش های سیاسی بررسی نماییم. در اصل ما در این مقاله از ابتدا می خواستیم که زندگی امام علی(ع) را بررسی کنیم، ولی از آنجایی که میبایست موضوعی انتخاب شود و و متناسب با آن بحث شود، سعی کردیم به بیان اخلاق توأم با ارزش ها آن هم در رفتارهای سیاسی امام مثلا در فصل اول، نقش وی در زمان رسول خدا و سیاست آن زمان و یا در فصل دوم رفتار امام علی در واقعه ی سقیفه و خلفای سه گانه و در فصل سوم خود حکومت امام، که میبایست با توجه به آن زندگی امام علی(ع) را مرور کنیم، بپردازیم. همچنین هدف و انگیزه دیگر ما از بررسی رفتارهای سیاسی امام ، این بود که این موضوع، موضوعی پر بار و متناسب با جهان امروز می باشد و نقش علی (ع) در سرنوشت امت و رفتارهای سیاسی ایشان، افق های سیاسی بسیاری را بر روی همه ی افراد جامعه، در امروز و فردا و در داخل دستگاه حکومت و یا خارج آن، می گشاید. در مورد استفاده ی ما از قرآن و نهج البلاغه می توان گفت که بیشتر از قرآن در وقتی که در فصل اول راجع به حقیقت امام و شخصیت حضرت بحث می کردیم، استفاده کرده و از مقولات اخلاقی و سیاسی نهج البلاغه نیز بیشتر از سایر قسمت های این کتاب شریف، به خصوص در مورد عملکرد امام با دشمنان سه گانه ی دوران حکومتش در این تحقیق، استفاده شده است. هدف نهایی هم این بود که بعد از مرور سه فصل زندگی حضرت که متناسب با آن ما سه فصل اول خود را آوردیم، در آخر ثابت شود که علی(ع) دارای سیاستی پیوند خورده با ارزش ها داشت و اینکه آن ارزش ها کدامند؟ باید خواننده این مقاله را بخواند و به طور پراکنده آن ارزش ها را بیابد، هر چند به طور فشرده ارزش ها در قسمت جمع بندی و نتیجه گیری این تحقیق نه به صورت موردی بلکه در قالب متونی مثلا «یک پیام برای سیاستمدار» امروز آورده شده است.
”در آمدي بر علي(ع)“
شناخت امام علي(ع) كاري دشوار است و اين وجود نا متناهي را كسي نتواند بشناسد و هر كس او را از ديد خويش به نحوي ديده است. اما همه كس در اين كه امام علي(ع) از برجسته ترين افراد در اخلاق و نيكي هاست و گويي تجلي ارزش ها و قران و اسلام است، اختلافي ندارند. زيرا تاريخ از او حمايت مي كند. وقتي صفحات دفتر تاريخ را ورق مي زنيم و به عقب باز مي گرديم، قسمت اعظمي از آن از وجود دين خبر مي دهد، ان هم ديني به نام اسلام كه پيامبري ممتاز از ديگر پيامبران كتابي حقيقتا پر گوهر از طريق وحي آورده است. در تاريخ، حوادث بسياري به وضوح آمده است اما هيچ كدام به اندازه ي تاريخ دين و انبياء در سرنوشت انسان تأثير نگذاشته است. علتش هم اين است كه دين از خدا و حقيقت و كمال خبر مي داد و جهان بيني ها و ايدئولوژي هاي بسياري جهت كمال انسان در همه ابعاد براي او داشت. اما هيچ ديني به پاي دين اسلام نمي رسد، زيرا ديني است براي همه اعصار و هرچه به جلوتر مي رويم. با حقايق آن بيشتر و با پوچي هاي حرف هاي غير ان بيشتر و بيشتر اشنا مي شويم. حقايق دين در قرآن بسيار مشهود است و قرآن كلام خداست كه به وسيله جبرائيل از طريق وحي بر حضرت محمد (ص) نازل گشته است. هر كس قرآن و جهان بيني اسلامي بخواند، حتما با دليل و منطق اسلامي و بينش اسلامي، چهره اي وسيع و حقيقي از كمال و سر منزل غايي در ذهن او مجسم مي شود و گويي آن را ميشناسد و به ان ايمان مي آورد، اما براي اينكه عزم كند و بخواهد به آن عمل نمايد، نياز به الگويي دارد كه اين راه را رفته و پيروز شده است. پس سنت پيامبر و اعمال پيامبر دري ديگر به روي او باز مي كند كه به وي مژده سعادت و نيكي مي دهد. با نظر به اينكه پيامبر نيز عمري دارد و آن عمر به پايان مي رسد، آيا بايد گفت سنت به پايان مي رسد؟ خير، زيرا سنت را مي توان حفظ نمود ولي باز هم سئوال مطرح است كه ايا در آن روزگار بعد از پيامبر احتمال تعريف سنت وجود داشت؟ و ايا فرد ديگري الگو و تجلي سنت و قرآن و حقيقت است؟ در آن روزگار كه قرآن در عمل و سنت پيامبر، چيزي تازه بود، امكانش وجود داشت كه تحريفي بشود؛ ولي دو چيز اين امكان را از بين مي برد: اول خدا، كه هر چه بخواهد مي كند و با رفتار حكيمانه اش نمي گذارد تحريفي در قرآن صورت بگيرد. براي مورد دوم بايد به بينشي متعاليه نظر كرد و جواب قطعي گرفت، براستي علت اينكه خدا به رسول اكرم فرمود اگر تو نبودي، بشر را خلق نميكردم چه بود؟ جواب اين سئوال وجود راهنما و الگو را در هر زماني اثبات مي كند. اگر خدا فياض است، اگر اسلام و پيامبر را نمي فرستاد، انسان ها از چنين حقيقتي بي بهره مي ماندند، همچون شاگرداني كه بي معلم ارزش ندارند. پيامبر كه رفت، براي نسل ها قرآن و سنت خويش را به يادگار گذاشت و براي الگويي در قالب يك انسان كه از قرآن و سنت محافظت نمايد و نسبت به حقايق دين بينا باشد، اصل عترت را بر جا نهاد . خاندان پيامبر كيستند؟ آيا كسي جز علي(ع) در زمان پيامبر توانست اين چنين مرد با مفهوم حقيقي ارزش ها، بدرخشد. هم اكنون به شخصيت علي(ع) در زمان حيات پيامبر اشاره مي كنيم و اين را بدان جهت مي نويسيم تا معلوم شود حقيقت فردي كه اين چنين بعد از پيامبر، رفتارش در حكومت و غير حكومت(كه در مورد آن بحث خواهيم كرد) تاريخ را نوراني كرده و گوهر تشيع براي حيات حقيقي نسل ها باقي گذارده است، چگونه شكل گرفته و ريشه اش از كجا و به دست چه كسي بوده است؟
” پرورش نور“
عجيب ترين چيز در مورد علي(ع) اين است كه بگوييم، فردي است مانند افراد ديگر! البته از نظر جسم با ديگران برابر بود و پيامبران نيز مثل مردم زمان خود بودند، تفاوت در استعداد و روح و بينش ها است. اعتقاد به حديث شريفه ي كساء و نظرات امام در مورد امامت! و سخن امام كه فرمود از من بپرسيد تا زماني كه در ميانتان هستم و گرنه مرا نخواهيد يافت. نشانگر اين است كه امام مانند ديگر انسان ها نه تنها خود مسير كمال را طي كرده است بلكه حقيقتا رفتارش تفسيري بر قرآن و سنت بوده و وجود خود را مايه هدايت احساس مي كرده است و اين يعني الگو بودن در حد هدايت ديگران و اين كاملا معلوم است كه افراد بسياري الگويند ولي كسي ادعاي همه چيز را به يمن خدا مي دانم ندارد! در مورد تولد حضرت و نحوه تولد ايشان همين بس كه او را مولود كعبه لقب دادند كه شرحش جاي ديگر مي طلبد و همانطور كه گفته شد ما مي خواهيم نتايج اخلاقي و سياسي از اين مجموعه بگيريم و ضرورت ها و واجبات بايد بيان شود.
در آن هنگام كه رسول گرامي اسلام (ص) با خديجه ازدواج كرد و تشكيل خانواده داد. در فكر جبران زحمات و محبت هاي ابوطالب افتاد و به همين علت به عموي خويش فرمود:” من دوست دارم كه بعضي از فرزندانت را در نزد من بگذاري تا در كار رسالتم مرا يار و ياور باشد و نيز جبران زحمات گذشته ام را نشبت به شما كرده باشم“ ابوطالب در پاسخ پيامبر (ص) گفت: هر كدام را كه ميخواهي انتخاب كن، رسول الله(ص) علي (ع) را برگزيد . از همين جا مي توان حدس زد كسي كه علي(ع) را پرورش داد، خود يك ارزش بود و عملش سنت براي نسل ها شد! به راستي اينده كسي كه توسط پيامبر(ص) پرورش يافته بود چه مي شد؟ از همان روزهاي آغاز بعثت پيامبر اكرم(ص)، حضرت علي (ع) اندكي تفكر كرد و آن را به عنوان اولين مرد مؤمن به آن پذيرفت. حضرت علي(ع) خود مي فرمايد كه پيامبر هر روز دري از درهاي اخلاق و معرفت بر من مي گشود و مرا به پيروي از آنان سفارش مي نمود. تكامل شخصيت علي(ع) در ارتباط با پيامبر (ص) بود و انديشه ها و بينش هاي عميق و متعالي نيز از اين جا سر چشمه مي گيرد. عشق و علاقه ي ميان پيامبر و علي(ع) وصف ناپذير است، تا جايي كه پامبر(ص) كه مي دانست اين علي(ع) است كه امام مردم خواهد بود، لحظه اي از تربيتش دست بر نمي دارد و دوست او را دوست خويش و دشمن او را دشمن خويش مي نامد و علي(ع) نيز در طول زندگي هيچ گاه و در هيچ مورد بر پيامبر پيشي نگرفت و نهج البلاغه كه مجموعه اي از سخنان پر ارزش حضرت علي(ع) است، بسياري از آن راجع به ستايش پيامبر است. پس فهميديم كه مكتب و ريشه اعتقادات حضرت علي(ع)، اسلام است و اسلام. در صفحات آينده راجع به انديشه هاي امام سخن خواهيم گفت و هم اكنون پاره اي از مباني انديشه هاي امام و عظمت كارهاي امام علي(ع) را در زمان حيات پيامبر اكرم (ص)، دنبال مي كنيم. مباني انديشه هاي حضرت علي(ع) همان مباني انديشه هاي اسلام و پيامبر است و ايشان جهان بيني هاي اسلامي را با وجود خود قبول كرده بودند و بر انجام ايدئولوژي هاي ان مداومت مي كردند و مبناي حق و باطل نيز موردي است كه بايد حتما در مباني انديشه ي امام بدان اشاره شود. حق در نظر امام علي(ع) همان خدا و دستور اوست. حضرت علي(ع) با ايمان به خدا و دين و راهنمايي هاي پيامبر، قلب و انديشه ي خود را بر حقايق گشود. تا آنجا كه درباره ي پيروي خويش از حق مي فرمايد:” از آن هنگام كه حق را به من نمودند در آن دو دل نگرديدم ” گويي دوره ي كودكي تا نوجواني حضرت علي(ع) دوره ي بارگيري حقيقت بوده است. و اين مدعا كاملا درست است زيرا كافي است نهج البلاغه را بگشائيم و وصف خدا و آخرت و زيبايي ها را از زبان حضرت بشنويم و سيراب شويم و باز به ان نظر كنيم و اخلاق سياسي زمان حضرت را مورد مطالعه قرار دهيم تا واقعا بفهميم ارزش به مفهومي كه انسان را به سعادت ميرساند يعني چه؟! حقيقت و كمال و هدف امام فقط خدا بود و حضرت علي(ع) با اختيار خود اين اصل را با برهان و دليل و نظر به فطرت پذيرفت و وجود خود را نوراني از عشق حقيقي به خود خدا كرد و وظيفه خود را احياي دين معشوق دانست و با نظر به آيه ي قرآن كه فرمود: اگر كسي دستور خدا را انجام دهد، خدا راه هاي رسيدن به ارزش هاي بيشتري را بر او مي گشايد، لا اقل مي توانيم با نظر به تاريخ، وجود حضرت علي(ع) و كمالات روز افزون را اندكي مورد بررسي قرار دهيم. ارزش حقيقي در ديدگاه امام در مورد مسائل اخلاقي، انچه بود كه حقيقتا انسان را به كمال مي برد كه البته اين همان دستور خدا مي باشد! گويي علي(ع) خود و زندگي اش تفسيري بر قرآن است و علي با قرآن و علي با ارزش هاي اخلاقي از علي حقيقتا علي ساخته است! تا كنون اين همه سخن مباني انديشه ي حضرت علي(ع) بود؛ كه در مورد خود انديشه هاي ايشان در صفحات آينده صحبت خواهيم كرد. مباني انديشه هاي حضرت علي(ع) بر ما روشن مي سازد كه راه حضرت در ابتدا چه بوده است.